پیرمرد رو به دوربین کفش چرم مردانهای را نشان میدهد و در مورد آن توضیحاتی را میدهد. کفشها کار دست پیرمرد است که در بازاری در مشهد مغازه دارد. کفش چرم مردانه میدوزد و میفروشد. پیرمرد از نسل بازاریهای قدیمی است که مدل کسبوکارشان سنتی است و احتمالا از عمر راهاندازی مغازه و شروع کارش چند دهه میگذرد.
حالا تصویرش در صفحه اینستاگرامی فروشگاهش منتشر شده است. هرچند این صفحه جدید نیست و پستهای قدیمی هم دارد اما حاجآقای کفشفروش شهر مشهد اخیرا تصمیم گرفته خودش در ویدیوها حاضر شود، کفشهایی را که دوخته به فالوئرهایش نشان دهد و با لحنی آرام و صمیمی درباره مدل، کیفیت ساخت و قیمت کفش را به مخاطبانش توضیح بدهد.
صفحه فروشگاه پیرمرد که قبل از این بیشتر عکس محصولات را به اشتراک میگذاشته و توسط پسر او اداره میشده دنبالکننده کم ندارد اما ویدیوهایی که پیرمرد در آنها حضور دارد توجه افراد بیشتری را جلب کرده و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.
این ویدیوها حالا به جز گرفتن بازدید و لایک و کامنت در اینستاگرام در شبکههای مجازی دیگری هم توسط کاربران به اشتراک گذاشته است. در شبکههایی که همهشان مثل اینستاگرام فیلتر هستند اما این قدرت را دارند که این کفشفروش و فروشگاهش را به مخاطبانی در داخل و خارج از ایران معرفی کند.
تمام کسانی که کسبوکار فیزیکی دارند و در بازاری در یک گوشه کشور مشغول کار هستند حتما با همین ایده، که میتوانند کارشان را به چشم مخاطبان بیشتری برسانند و مشتریانی خارج از محله و شهری که در آن کار میکنند پیدا کنند، تصمیم به ساخت یک صفحه در شبکههای اجتماعی گرفتهاند.
حالا کفشفروش شهر مشهد هم مشتریان بیشتری دارد که از صفحه اینستاگرامی او کفش میخرند و هم مشتاق شدهاند سری به فروشگاه او بزنند. زیر ویدیوهای منتشرشده از این پیرمرد کفشفروش پر است از کامنتهای این چنین: «من امروز اومدم و دیدمتون؛ خداوند سلامتی بده بهتون»، «من به خاطر گل روی شما بزرگوار هم که شده میام از شما خرید میکنم» و «آقا امروز صبح اومدم خرید کردم».
بعضی از دنبالکنندههای این صفحه نوشتهاند که دوست دارند به مشهد بروند و حضوری به این فروشگاه بروند: «آدرستون کجاست؟ من از اصفهان میخوام بیام خرید کنم»، «مشهد قسمتمون شه میایم پیشت برای خرید»، «اومدم مشهد حتما میام حضوری خرید میکنم به خاطر این حاج آقا، خیلی به دلم نشست».
همین یک صفحه مجازی و همین چند محتوای ساده تبلیغاتی برای یک محصول میتواند تاثیر قابل توجهی روی کسبوکار یک نفر و حتی یک بازار داشته باشد. اگر فقط عدهای از فالوئرهای همین پیج هم تصمیم بگیرند حضوری به فروشگاه مراجعه کنند این موضوع میتواند به نفع فروشگاههای اطراف هم باشد و کسبوکار چند نفر را رونق ببخشد.
همه اینها تاثیر یک فعالیت مجازی و یک پیج اینستاگرامی است که مسئولین نادیدهاش میگیرند. سال گذشته همین روزها بود که داد صاحبان کسبوکارهای خرد و خانگی اینستاگرامی از فیلترینگ درآمده بود. بسیاری از آنها که کسبوکارشان روی همین شبکه بنا شده بود تلاش و زحمت و سرمایهشان را با افت فروش بربادرفته میدیدند. همین روزها بود که مسئولین در جواب نگرانیهای مردم بابت کار و کسبشان، میگفتند «کسبوکارها از ابتدا نباید از اینستاگرام استفاده میکردند»!
راهکار مسئولین هم این بود که صاحبان کسبوکار را به سمت پلتفرمهای داخلی هدایت کنند و برای حمایت از این پلتفرمها وعدههایی هم دادند – که البته مشخص نیست همان وعدههای حمایتی به کجا رسیده است. مسئولین اعتقاد داشتند با فیلتر شدن یک شبکه خارجی، مردم دنبال جایگزینهای داخلی میگردند و شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای ایرانی را ترجیح میدهند.
ایدهای که با وجود تمام تبلیغات انجامشده و آمار و ارقامی که دربارهاش منتشر شد نهایتا آن طور که وعده داده شده بود و پیشبینی میشد به نتیجه نرسید. گواه این ادعا شاید همین عدد و رقمهایی باشد که میگویند فیلترینگ حضور کاربران ایرانی در اینستاگرام را کاهش نداده است و موفق نشده اینستاگرام را از زندگی روزمره مردم جدا کند.
گواه دیگر آمار استفاده از VPN است که طبق گزارش کمیسیون صنایع مجلس «حدود ۶۴ درصد از کاربران از فیلترشکن یا VPN استفاده میکنند»؛ هرچند عدهای از فعالان حوزه اینترنت اعتقاد دارند این آمار بیش از اینهاست. بر اساس دادههای یکتانت هم از هر سه نفر در ایران، دو نفر از VPN استفاده میکنند.
در وضعیتی که مخاطب برای اتصال به شبکه اجتماعی مورد علاقهاش دور زدن و عبور کردن از فیلترینگ را ترجیح میدهد، بدیهی است که صاحبان کسبوکار هم محیطی را که تجمع کاربر در آن وجود دارد به هر فضای دیگری ترجیح دهند. البته این حرف جدیدی نیست. از همان زمان که اینستاگرام فیلتر شد بسیاری از مردم میدانستند و بسیاری از کارشناسان هم اعلام کرده بودند که فیلترینگ راه به جایی نخواهد برد و باعث کوچ گسترده کاربران به شبکههای داخلی نخواهد شد.
شاید یک گواه دیگر که ملموستر از این عددها است، همین حضور کسبوکارهای سنتی در یک شبکه اجتماعی حتی با وجود فیلترینگ است. تولیدکننده و فروشنده کهنهکار و قدیمی کفش چرم یک بار دیگر یادمان آورد یک شبکه اجتماعی، حتی فیلترشدهاش تا چه اندازه میتواند تاثیرگذار باشد. این مساله البته این را هم یادمان آورد که فیلترینگ احتمالا جز درآمدزایی برای آنها که از فیلترینگ نفع مادی میبرند برای هیچکس دیگری نفعی ندارد.