شخصیت شرور فیلمهای دیزنی در طول سالیان تأثیرات مهمی از خود برجای گذاشتهاند و حتی بعضیهایشان در فیلمها از قهرمانان پیشی گرفتهاند. این شخصیتهای شرور ماندگار نشان از توانایی دیزنی در خلق شخصیتهای پیچیده و بهیادماندنی دارند که کهنالگوهای معمول را به چالش میکشند. درست است که بهترین قهرمانان دیزنی، در قلبها نفوذ میکنند و مخاطبان را تحت تأثیر خود قرار میدهند، شرورها آن پیچیدگیهای اخلاقی طبیعت انسان را به بازی میگیرند. بهرغم رفتار تهدیدآمیزشان، این پلیدان یک جور باحالی انکارناپذیر، شخصیتهای جذاب، کاریزمای بینظیر، و کمی شوخطبعی دارند؛ ویژگیهایی که گاهی در شخصیتهای اصلی فیلمهای دیزنی وجود ندارد.
مشخصاً شخصیتهایی مثل کرئلا دویل و مالفیسنت از فیلمهایشان فراتر رفتهاند و نتیجهاش چندین اقتباس و اسپینآف بر اساس آنهاست. ایماژ در حال تکامل شخصیت شرور فیلمهای دیزنی، با شخصیتهایی مثل هادس و دکتر جادوگر، نشان میدهد که دیزنی دارد از خلق شخصیتهای شرور یکپارچه شیطانصفت فاصله میگیرد و بیشتر بر عمق شخصیت تأکید دارد. دیگر شخصیتها، چه شرور چه قهرمان، تماماً سیاه و تماماً سفید نیستند، بیشتر انسانیاند و مدرن. یا در بسیاری از انیمیشنهای اخیر دیزنی دیگر شخصیت شرور به آن شکل کلاسیکش حضور ندارد. با این حال، شرور فیلمهای دیزنی با شخصیت چندوجهی خود همچنان دلها تسخیر میکند و میراثی ماندگار از خود بر جای میگذارد.
۱۰. شیر خان در «کتاب جنگل» (The Jungle Book)، شخصیت شرور فیلمهای دیزنی
شیر خان، ببر مخوف «کتاب جنگل»، عمق جذابی به فیلم میبخشد که او را به شخصیتی جالب تبدیل میکند. نفرت شدید او از انسانها، به ویژه پسر جوان موگلی، آن کشمکش قانعکنندهای که باید، در این داستان کلاسیک وجود دارد. «کتاب جنگل» که از رمان رودیارد کیپلینگ اقتباس شده است، داستان موگلی، پسربچهای را روایت میکند که پیش گرگها بزرگ شده است، به دنبال پیدا کردن جایگاه خودش در قلمرو حیوانات است. «کتاب جنگل» را یکی از بهترین فیلمهای کودکان میدانند، بسیاری از جذابیتهای آن را میتوان به حضور آزاردهنده و مقاصد بیرحمانه شیرخان نسبت داد. حضور غالب و صدای ابریشمی او مخاطب را تحت تأثیر خود قرار میدهد و همین او را به یک شخصیت شرور جالب و بهیادماندنی تبدیل میکند.
۹. کروئلا دویل در «صد و یک سگ خالدار» (۱۰۱ Dalmatians)
کروئلا دویل چیزی بیشتر از یک لباس شیک هالووین است. لباسها و تیپ منحصربهفرد کروئلا، او را به یک شخصیت شرور جالب و بهیادماندنی دیزنی تبدیل میکند؛ شخصیتی که از فیلم فراتر میرود و این قابلیت را دارد که خودش به قهرمان/ضد قهرمان یک فرنچایز تبدیل شود. به طوری که یک ترانه جداگانه فقط به شخصیت مخوف و مد پیشرو او اختصاص داده شده است. در بازسازی لایو اکشن یا سینمایی کروئلا، اما استون بدون هیچ زحمتی توجه را از بارونس میدزدد. او به ریشههای شیطانی خود وفادار میماند و جایگاه خود را به عنوان یکی از شیکترین و سردترین شخصیتهای شرور زن تثبیت میکند که مسلماً جالبتر از آن صد و یک سگ خالدار است. در حالی که بسیاری از شخصیتهای شرور انگیزههای پیچیدهای برای نقشهها و اعمال شوم خود دارند، بیرحمی کروئلا در جستوجوی یک کت خز خالدار، نیت خالصانه و حقبهجانب او را برجسته و او را به ضد قهرمان اصیل تبدیل میکند.
۸. اسکار در «شیرشاه» (The Lion King)
اسکار در قیاس با شخصیتهای شرور دیگر دیزنی کاملاً شیطانصفت است، در درجه اول به دلیل رفتار شنیعی که با برادرزادهاش سیمبا دارد و همینطور قتل وحشیانه برادرش. توطئه او برای سرنگونی موفاسا وحشتناک است. جاهطلبیهای اسکار به آرزوی پادشاه شدنش دامن میزند، اما این شوخطبعی رندانه و رفتارهای وحشیانه اوست که او را به شخصیتی جالب توجه تبدیل میکند. این لحظات کمدی سیاه است که از شدت آن ضربهای که اسکار موقع کارهای نفرتانگیزش به مخاطب وارد میشود، میکاهد. انیمیشن آندریاس دژان و صداپیشگی بینظیر جرمی آیرونز بر جذابیت شیطانی اسکار تأکید دارد.
۷. هادس در «هرکول» (Hercules)
آنچه هادس را از شخصیت اصلی انیمیشن «هرکول» متمایز میکند این نیست که او فرمانروای جهان زیرین است. درست است که او دغلباز و مکار است، این شخصیت اوست که در واقع او را متمایز میکند. هادس وقتی آشکارا احساساتش را بروز میدهد یا نظرات طعنهآمیز میدهد، بهویژه در تعامل با مگارا، شوخطبع، برونریز و ملموس است. این خصوصیات انسانی، او را کاریزماتیکتر از هرکول میکند. دیزنی همیشه در افزودن کمی کاریزما به شخصیت شرورانش بسیار خوب عمل کرده، و هادس هم گواه آن است.
۶. دکتر جادوگر در «شاهدخت و قورباغه» (The Princess And The Frog)
دکتر جادوگر یکی از جذابترین شرورهای دیزنی است. جادوگری که به دنبال انتقام است و از دوستان ماوراءالطبیعیاش در «آن طرف» کمک میگیرد. آنچه او را به یک شرور جذاب تبدیل میکند، متقاعد کردن فریبنده، سوءاستفاده از حرص و طمع دیگران برای کشاندن آنها به نقشههای خودش است. او شاید به لحاظ فیزیکی قدرتمند نباشد، با جادوی سیاهش آن را جبران میکند. ماهیت حیلهگر، مکار و تسلط در جادوگری، دکتر جادوگر را به یکی از جالبترین ضد قهرمانهای دیزنی و یکی از بهترین شخصیتهای «شاهدخت و قورباغه» تبدیل کرده است.
۵. مالفیسنت در «زیبای خفته» (Sleeping Beauty)
مالفیسنت، شخصیت شرور «زیبای خفته»، خونسردی انکارناپذیری را از خود ساطع میکند که با اختلاف او را از آرورا جذابتر میکند. از کلاغی که حیوان خانگیاش است و هاله سبز دورش تا تا کینه انتقامجویانهاش از پادشاه، چیزهای زیادی برای دوست داشتن او وجود دارد. او هم شخصیت شروری است که از فیلم و قصه اصلی فراتر رفته و خود تبدیل به شخصیت اصلی یک فرنچایز میشود. مالفیسنت فقط یک جادوگر بدخواه و دیوسیرت نیست؛ او طلسمهای قدرتمندی پیاده میکند و تصمیم میگیرد شاهدخت آرورا را در تولد شانزده سالگیاش نفرین کند، یک حرکت حسابشده و شوم. اگرچه بازسازی لایو اکشن «مالفیسنت» (Maleficent) شاید برای بچهها مناسب نباشد، دلیل خصومت او در آن مشخص میشود، که اقدامات او را موجهتر و شخصیت شرور او حتی سردتر از پیش میکند.
۴. ملکه قلبها در «آلیس در سرزمین عجایب» (Alice in Wonderland)
شاید از ملکه قلبها به اندازه دیگر شخصیتهای شرور دیزنی زیاد صحبت نشود، اما ویژگی های سرگرمکننده و مخوف او را نباید نادیده گرفت. او بیشک یکی از بیرحمترین شرورهای دیزنی است که تمایل دارد هر آنکه به حرفش گوش ندهد، سر ببرد. تندخویی، او را به شخصیتی واقعاً ترسناک تبدیل میکند، و مظهر ذات یک شرور بزرگ است. جز این، لباس قرمز، سیاه و سفید او میان شرورهای دیزنی برجسته است و به زیباییشناسی و رفتار فراموشنشدنی او میافزاید. ملکه قلبها بدون شک یکی از جالبترین شخصیتهای «آلیس در سرزمین عجایب» است، گاهی جالبتر از خود آلیس.
۳. ایزما در «زندگی جدید امپراتور» (The Emperor’s New Groove)
ایزما به طور حتم باحالترین شخصیت انیمیشن «زندگی جدید امپراتور» است، با به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی با اعتماد به نفس تزلزلناپذیر و اطمینان به خود بیشرمانهای که به رغم سن بالایش دارد. اراده او برای بازپسگیری تاج و تخت، اگرچه از نظر اخلاقی زیر سؤال میرود، اما بسیار الهامبخش است. ایزما با لباس بنفش جذابش، شوخطبعی عجیب و کمک همکارش خلوچلش، کرانک، در هر حال و هر لحظه توجهها را به خود جلب میکند. در دورهای از انیمیشنهای دیزنی در دهه ۲۰۰۰، «زندگی جدید امپراتور» به دلیل شخصیتهای خارقالعاده طنازش، بهویژه ایزما، برجسته میشود. با اینکه شوخطبعی او، ماهیت شیطانیاش را نمیپوشاند، اما او را به یک شرور بهیادماندنی تبدیل میکند.
۲. کاپیتان هوک در «پیتر پن» (Peter Pan)
کاپیتان هوک، کاپیتان انتقامجوی جولی راجر در «پیتر پن» از شخصیت پیتر جذابتر است. سفر پیتر پن بر قدرت تخیل و آغاز ماجراجوییهای جدید تمرکز دارد اما کاپیتان هوک با تعادل ماهرانهای که میان رفتار جذاب یک دزد دریایی با کمدی اسلپاستیک بینقص ایجاد میکند، برجسته میشود. او با حالات مبالغهآمیز چهرهاش فوقالعاده و فریادهایی کاملاً وحشتزده تصویر بهیادماندنی در ذهن باقی میگذارد. رو در روییهای او با تمساح بیرحم بهترین زمانبندیهای کمدی دیزنی را به نمایش میگذارد. کاپیتان هوک بهرغم ظاهر برازندهاش، یکی از بیرحمترین شرورهای دیزنی است که وقتی پای آسیب رساندن در میان باشد، تردیدی به خود راه نمیدهد. این تضاد، جذابیتی را به قصه اضافه میکند و کاپیتان هوک را به شخصیتی جذاب در این داستان کلاسیک تبدیل میکند.
۱. اورسولا در «پری دریایی کوچک» (The Little Mermaid)
اورسولا که با الهام از یک آرتیست صحنه معروف به نام دیواین خلق شده است، او را به باحالترین شخصیت شرور فیلمهای دیزنی تبدیل میکند. او جادوگری خودکفاست و قراردادهای فریبنده، چانهزنیهای استادانه و جادوی خودآموختهاش، او را به دشمنی تبدیل میکند که باید با او در افتاد. از خوردن چندشآور میگوهای بیچاره تا باغ روحهای مفلوک در بند او، هر وجهی از این موجود نیمه زن/نیمه هشتپا هم آزاردهنده است هم پرکشش. انرژی و ویژگیهای پلید ارسلا، او را به شخصیت شروری تبدیل میکند که مخاطبان دوست دارند از او متنفر باشند.
منبع: screenrant